بسیاری از مراجعین به شهرداریها افرادی هستند که سروکار آنان ا کمیسیونهای ماده صد شهرداری است و مشکل آنان باید در کمیسیونهای ماده صد مورد رسیدگی قرار گیرد . بخشی از افرادی که پرونده آنها در این کمیسیونها رسیدگی می شود کسانی هستند که بدون داشتن پروانه ساختمانی ، مبادرت به احداث بنا نموده اند ؛ یعنی وظیفه قانونی خود را در کسب پروانه ساختمانی قبل از شروع به ساختمان سازی انجام نداده اند .در این زمینه ماده صد قانون شهرداریها مقرر داشته است که : « مالکین اراضی و املاک واقع در محدوده شهر یا حریم آن باید قبل از هر اقدامی یا تفکیک اراضی و شروع ساختمان از شهرداری پروانه اخذ نمایند . شهرداری می تواند از عملیات ساختمانی ساختمانهای بدون پروانه یا مخالف مفاد پروانه به وسیله مأمورین خود اعم از آنکه ساختمان در زمین محصور یا غیر محصور واقع باشد ، جلوگیری نماید » .
مرا به کار جهان هرگز التفات نبود....
رخ تو در نظرم چنین خوشش آراست...
می خواستم بگویم "هروقت..." دیدم نارواست...
می گویم : لحظه ای نبود که بی یاد تو در آرامش باشم....
این مدتی که دلم به کمال ، در اختیار تو نبود...
نه اینکه به یاد و دلمشغول دگری باشم...نه...
به جان ناقابلم قسم !
همین که لحظه هایی هم بود که دلم،
با حضور مهر تو ، با وجود مهر تو ،
نگران بود...
نگران "این شود ها..." و "آن شود ها..."
نگران "این نشود ها..." و آن نشود ها..."
آن لحظه ها را می گویم که حالا تصورش هم برایم شرم آور است...
لحظه های غفلت از تو ، با وجود تو...
که چقدر از تو (و از خودم که جز تو نیستم...)
دورم کرد...!
افسوس می خورم بر آن لحظه ها...
و چه سخت گذشت...
که باشی و من نباشم...
همه ی اینها را گفتم که گفته باشم غلط کردم!
خودت مگذار که بیراهه بروم...
خودت مگذار که از تو غافل شوم...
مگذار بی قدر شوم...
مهربان ترین مهربانان...
هرچه را و هرکه را ، یار پنداشتم، غلط بود
هر که را جز تو یار دانستم...
هرچه را جز تو ...
پس دستم را بگیر ،
دلم را بگیر ،
و رهایم مکن...
خدای مهربان من...!